بر چهره گل، نسیم نوروز خوش است / در طرف چمن، روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست / خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
.
با سلام و تبریک پیشاپیش سال نو
.
و آرزوی شادکامی و توفیق هر چه بیشتر
برای شما و دوربین تان در خلق تصاویر زیبا همچون سال گذشته در سال جید
. سپاس فراوان برای تمامی نظرات و الطافی که در سال گذشته معمول داشتید
.
و با امید به جبران الطاف و حضور پر رنگ تر در سال نو
.
خداوند اجر در امور، منزلت در شکوه و عنایت بی وقفه، مزید بفرماید
.
اِن شاءَ الله
. سال نو مبارک
.
شکوه ها را بنه، خیز و بنگر
که چگونه زمستان سر آمد
جنگل و کوه در رستخیز است
عالم از تیره رویی در آمد
چهره بگشاد و برق خندید
عاشقا خیز که آمد بهاران
چشمه کوچک از کوه جوشید
گل به صحرا در آمد چو آتش
رود تیره چو طوفان خروشید
دشت از گل شده هفت رنگ است
تو هم ای بینوا شاد بخرام
که ز هر سو نشاط بهار است
که به هر جا زمانه به رقص است
تا به کی دیدهات اشکبار است؟
بوسه ای زن که دوران رونده است
عیدتون مبارک و به شادی
بر اساس اشعار فردوسی ، جمشید ، پادشاه کیانی ، خدمات بسیاری برای مردم و مملکتش انجام داد. نخست آهن را کشف کرد و از آن خود و زره و جوشن درست کرد. سپس اندیشه ای برای جامه ی مردم کرد و به آن ها شیوه ی بافتن جامه را آموخت. سپس متخصصان هر فن را دعوت به همکاری کرد و از آنان درخواست کرد تا به بهترین شکل ممکن کارها را سازماندهی کنند. از جمله جنگ سالاران ، مذهبی ها ، کشاورزان ، تمام پیشه وران و غیره
از آن پس ، جمشید دستور داد تا به کارهای عمرانی و ساخت و ساز رسیدگی شود و فن آوران ایرانی دست به کشف انواع گوهرها ، گیاهان دارویی و ساخت نیازمندی های مردم بزنند. سرانجام جمشید توانست که ایران را سر و سامان دهد اما بقیه ی داستان را از زبان استاد سخن ، فردوسی بشنوید
.
همان کردنی ها چو آمد پدید / بگیتی جز از خویشتن را ندید
چو آن کارهای وی آمد بجای / ز جای مهی برتر آورد پای
بفر کیانی یکی تخت ساخت / چه مایه بود گوهر اندر نساخت
که چون خواستی دیو برداشتی / ز هامون بگردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا / نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت اوی / از آن بر شده فره ی بخت اوی
بجمشید بر گوهر افشاندند / مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین / برآسوده از رنج تن دل ز کین
بنو روز نو شاه گیتی فروز / بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان بشادی بیاراستند / می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار / بمانده از آن خسروان یادگار
.
هموطن عزیزم ، نوروزتان خجسته باد همراه با آرزوی بهترین ها
دوستدار شما ، شاهین بهره مند